بلبل

ساخت وبلاگ

احمدرضا احمدی هم رفت کبریت زدم و تو در شعله ناچیز آن می‌گریستی تا کی بوی الرحمان ما هویدا شود بلبل...
ما را در سایت بلبل دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : gavaznha بازدید : 23 تاريخ : يکشنبه 15 مرداد 1402 ساعت: 13:38

رو تخت بيمارستان بودم با حال خراب بغل تختم يه جوون بود كه حتما بايد شبا يكي كنارش ميموند شب اول داداشش اومده بود اون شب تنها بود و نميدونست كي مياد اخر شب رفيقش اومد رفيقش تا صبح روي يه صندلي كه تخت ميشد به سختي خوابيد من بيدار بودم و ميديدم سرد بود بلبل...ادامه مطلب
ما را در سایت بلبل دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : gavaznha بازدید : 50 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 14:58

اگر مجالی یافتید فیلم جولیا اثر جاودانه فرد زینه مان فقید را ببینید .........داستان رفاقت و عشق بیحد دو دختر به یکدیگر که جنگ میان آنها فاصله می اندازد ........ بعد از سالها قرار ملاقاتی برای آن دو ترتیب می یابد اما آنها تنها باید بسته ای را رد و بدل بلبل...ادامه مطلب
ما را در سایت بلبل دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : gavaznha بازدید : 47 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 14:58

خبرای بد.... پشت هم...... ردیف.....و حالا خونه نشینی مداوم.......و هزار جور فکر..... دلت میخواد فریاد بزنی و صدات رو به دوردست‌ها برسونی..... به اون بالاها.... به اوج..... به قله آسمون...... آخه چرا..... مصبتو شکر...... عدالتت کجا رفته خدا فریادرسی ه بلبل...ادامه مطلب
ما را در سایت بلبل دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : gavaznha بازدید : 49 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 14:58

سكانس يازدهم-داخلي-كليساي قديمي +خارجي -حياط كليسا- همان لحظه  صالح به تنهايي در اتاق نشسته ‌است. اتاقي محقر كه وسايل و اسباب كمي در آن وجود دارد. روي يكي از ديوارها، تپانچه‌اي قديمي و زيبا آويزان است. در تنها تاقچه اتاق، راديويي قديمي ديده مي‌شود كه بلبل...ادامه مطلب
ما را در سایت بلبل دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : gavaznha بازدید : 52 تاريخ : جمعه 12 آبان 1396 ساعت: 22:26

سكانس هفدهم - داخلي – كليساي متروك - اتاق صالح  صالح در اتاق نشسته و با سوزن و نخ مشغول دوختن كت خود است. با خودش زمزمه مي‌كند. كسي در اتاق را مي‌زند. صالح : كيه.... صداي صحرايي از آنطرف به گوش مي‌رسد كه اجازه ورود مي‌خواهد. صالح : بيا تو... صحرايي ب بلبل...ادامه مطلب
ما را در سایت بلبل دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : gavaznha بازدید : 48 تاريخ : جمعه 12 آبان 1396 ساعت: 22:26

سكانس بيست و چهارم -  همان لحظه – بيرون رستوران كرم +  اتاق داود  صالح از رستوران خارج شده و در حالي كه دور و بر خود را مي‌پايد از پله‌هاي ساختمان چسبيده به رستوران بالا مي‌رود تا به اتاقي مي‌رسد. در مي‌زند. كسي پاسخ نمي‌دهد. دوباره در مي‌زند. صداي د بلبل...ادامه مطلب
ما را در سایت بلبل دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : gavaznha بازدید : 45 تاريخ : جمعه 12 آبان 1396 ساعت: 22:26

سكانس سي‌ام – همان دقايق – داخلي – رستوران كرم صالح در رستوران نشسته‌ و مشغول نوشيدن چاي است. تك و توكي مشتري در گوشه و كنار رستوران نشسته‌اند. ميز صالح نزديك كرم است. صداي طبل و سنج مي‌آيد.  دسته‌اي از عزاداران از پشت شيشه ديده مي‌شوند كه به سينه‌ز بلبل...ادامه مطلب
ما را در سایت بلبل دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : gavaznha بازدید : 48 تاريخ : جمعه 12 آبان 1396 ساعت: 22:26

سكانس سي و نهم –  ساعاتي بعد - شب –  اتوبان زنجان- ميانه  رضا و صادق داخل اتومبيل در حال حركت. رضا پشت رل است و صادق در حال خواب. دوربين لحظاتي چهره رضا را بگيرد وسپس به حالتي ديزالو شود كه صادق پشت رل باشد و رضا در حال خواب. لحظاتي مي‌گذرد. سكوت است بلبل...ادامه مطلب
ما را در سایت بلبل دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : gavaznha بازدید : 48 تاريخ : جمعه 12 آبان 1396 ساعت: 22:26

سكانس چهل و هشتم – ساعتي بعد – كليساي متروك – داخلي  صادق و رضا در كنار يكديگر در خواب هستند. صداي افتادن چيزي در حياط شنيده مي‌شود. رضا از خواب برمي‌خيزد. صادق همچنان خواب است. رضا به كنار پنجره مي‌رود و از ميان قاب پنجره به حياط مي‌نگرد. كسي در حي بلبل...ادامه مطلب
ما را در سایت بلبل دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : gavaznha بازدید : 47 تاريخ : جمعه 12 آبان 1396 ساعت: 22:26